مریم کشاورزیان

مشتاقم تا خدا از طریق من بیافریند

مریم کشاورزیان یک اردیبهشت ماهی عاشق نوشتن و نقاشی

شروع نوشتن من باز می گردد به هشت سالگی، وقتی اولین انشا که در مورد «روز درختکاری» بود به ما تکلیف شد. به شیوه خواهران بزرگترم، دفترم را به نزد پدرم بردم و از او خواستم تا به من انشاء بگوید. پدرم گفت: خودت بنویس در آخرش من هم یک جمله اضافه می­کنم.

ناراحت شدم، قهر کردم. خودم نوشتم هم آن انشاء را و هم تمام انشاهای دیگر تمام این سالها را. این بهترین قهر بود چون آغازی بود برای ورود به دنیای زیبای نوشتن.

گرچه مسیرهای زندگی‌ام یعنی تحصیل در رشته زمین‌شناسی و ادامه آن در رشته هیدروژئولوژی  و دنیای اشتغال و کارمندی دنیایی متفاوت از علاقمندی‌هایم بود.

با تمام  مشغله­‌هایی که یک زن بعنوان همسر، مادر دو دختر و کارمندی دارد، هنوز به رویاهایم که نویسندگی و نقاشی است، فکر می­‌کنم. 

در همین سالهای اخیر و در لحظه­‌های کوتاه فراغتم، به سمت پرورش نیروی خلاق و هنرمند درونم پرداخته‌­ام زیرا هیچ چیز به اندازه خلاقیت، ما را شادمان و سرزنده و جسور و به دور از ستیزه‌­جویی نمی‌­کند.

با نظرات ارزشمندت چراغی روشن برای راه من باش.

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.